حالا که دیگر دستم به آغوشت نمیرسد...
و بوسیدنت موکول شده...
به تمامی روزهای نیامده...
حالا که هر چه دریا و اقیانوس را...
از نقشه جهان پاک کردی
مبادا غرق شوم در رویایت...
باید اسمم را...
در کتاب گینس ثبت کنم...
تا همه بدانند...
" یک نفر"
با سنگین ترین بار دلتنگی...
روی شانه هایش ...
تو را دوست میداشت...
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، شـعرهـای غمــــناکـــ ، ،
برچسبها:
چنان فشرده شب تیره پا که پنداری
هزار سال بدین حال باز می ماند
به هیچ گوشه ای از چارسوی این مرداب
خروس ایه آرامشی نمی خواند
چه انتظار سیاهی
سپیده می داند ؟
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، شـعرهـای غمــــناکـــ ، عــکــس ، عــکــس عاشـــقانــه ، ، ، ،
برچسبها:
کاش میشد دارو باشی،
نه زخم کاری نه نمک،
واسه خودت ادمی باشی،نه آدمک
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، شـعرهـای غمــــناکـــ ، عــکــس ، عــکــس عاشـــقانــه ، ، ، ،
برچسبها:
عشق كه آپشن نداره خودت باش كسي هم خوشش نيومد ،،
خيالي نيست اينجا كه مجسمه سازي نيست ،،
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، شـعرهـای غمــــناکـــ ، عــکــس ، ، ، ،
برچسبها:
گاه یک حرف
یک زمستان آدم را گرم نگه میدارد و
گاه یک حرف
یک عمر آدم را سرد میکند . . .
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، شـعرهـای غمــــناکـــ ، عــکــس ، عــکــس عاشـــقانــه ، ، ،
برچسبها:
آب رسانا نیست
وگرنه زیر باران
به تو رسیده بودم . . .
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، شـعرهـای غمــــناکـــ ، عــکــس ، ، ، ، ،
برچسبها:
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، عــکــس ، عــکــس تنـــهایـــی ، ،
برچسبها:
به خواب میماند،
تنها به خواب میماند
چراغ،آینه،دیوار،بی تو غمگینند
تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار
به مهربانی یک دوست،از تومیگویم
تو نیستی که ببینی،چگونه از دیوار
جواب میشنوم.
تو نیستی که ببینی،چگونه،دور از تو
به روی هرچه درین خانه است
غبار سربی اندوه،بال گسترده ست.
تو نیستی که ببینی،دل رمیده ی من
به جز تو،یاد همه چیز را رها کرده ست.
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، شـعرهـای غمــــناکـــ ، ،
برچسبها:
تو که دور از منی دل در برم نیست ... هوای دیگری اندر سرم نیست
به جان دلبرم کز هر دو عالم ... تمنای دگر جز دلبرم نیست
چه خوش باشد که بعد از انتظاری ... به امیدی رسد امیدواری
از اون بهتر از اون خوشتر چه باشد ! ... که وقتی می رسد یاری به یاری
نمی دانم دلم دیوانه کیست ... کجا می گردد و در خانه کیست
نمی دانم دل دیوانه مو ... اسیر نرگس مستانه ی کیست
موضوعات مرتبط: شعرهای کوتاه ، شعرهای عاشقانه ، ، ، ،
برچسبها:
دلم تنگ است و غمگین است و روحم خسته و بیزار
و از بی مغزی این زندگانی گشته ام بیمار
من از در جا زدن ها سخت دلگیرم
به سوی قهقرا رفتن
دلم تنگ است و غمگین است و روحم خسته و بیزار
دلم بیزار از این سجاده بازی ها و از معنی تهی ماندن
از این الله گفتن های بی حاصل
دلم بیزار از این
مسلک پوچ و دروغین است
دلم تنگ است و با این مردم گمره نمی سازم
و یا رب یا رب بی روح مردم خسته ام کرده
در آن یارب، حالت نیست، شورش نیست، غوغا نیست، انسان آفرینی نیست
برچسبها:
عاقبت یکروز ما هم زین جهان پرمیکشیم
باده رفتن ز دنیا را همه سر میکشیم
بر کن و صد پاره کن این جامه کبر وریا
وقت رفتن ما همه یک جامه در بر میکشیم
برچسبها:
.: طراحی شده توسط تک اسکین :.